سلام وعلیکم جمیعا این چند روز که گدشت اینترنت خونه تموم شدو من نمیتونستم بیام فقط با گلکسی مازیار میومدم با هزار مکافات نطرات میدیدم ومیرفتم تا امروز که دوباره شارز کردش توی این جند روز سالگرد ازدواجمون بود که گذشت یعنی 31 فروردین . کارای بامزه ای هم انجام دادی وحرفای بامزه گفتی ولی الان چیزی یادم نیست ،هر روز چند بار آب وعسل میخوری میگی چایی میخام دیگه بعضی اوقات اعصابم خورد میشه از بس میگی عین این آدمای سیگاری که چایی میخورن هی میگی چای میخوام ... از صبح ساعت 7/5 پامیشی صدام میکنی تا بیدار شم بعد میگی ااا مامان بیدارت کردم ؟ بیدار شو چای میخوام بعد مگی جیش دارم شلوارتو در میاری ومیدوی طرف دستشویی بهت یاد دادم خودتو بشوری ولی...